بعضی روابط عمومی ها هنگام تنظیم خبر از رییس یا معاونان و مدیران کل سازمان، یا به دلیل بی اطلاعی یا برای خودشیرینی! خبر را به رپرتاژ تبدیل می کنند و در تیتر و لید، چنان غلظت رییس یا سازمانستایی را بالا میبرند که هیچ رسانهای به بازنشر خبر، ترغیب نمیشود.
به این مثالها توجه کنید:
سال طلایی صنعت … تکرار نمیشود
مدیرعامل شرکت …، سال ۹۹ را سالی طلایی و کمنظیر برای صنعت ….ایران دانست و گفت: …
عملکرد خیرهکننده … در ۳ ماه نخست ۱۴۰۰
شرکت … در ٣ ماه نخست امسال توانست با فروش … میلیارد ریالی رکوردی تازه را ثبت کند…
رسانههایی که عینا این خبرها را منتشر کنند در یکی از این دو حالت زیر به سر می برند:
۱- قرارداد انتشار خبر (بخوانید رپرتاژ) امضا کرده اند.
۲- خبرنگار، سردبیر یا چپچین، رسما پیاده است.
دقت کنیم که مخاطب خبرهای روابط عمومی، صرفا مدیران سازمان نیستند و قرار است خبر، برای مخاطب عام یا در خبرهای تخصصی، برای طیفی از مخاطبان آن حوزه منتشر شود. لذا استفاده از صفات و ترینها، به جای ارزش بخشی به خبر، آن را کم اهمیت و به رپرتاژ تبدیل می کنند.