دستکاری پیام، بازی با ذهن مخاطب

مصاحبه ای می دیدم از دکتر دولت آبادی خالق آثار جاودان کلیدر و جای خالی سلوچ. استاد در فیلم “گاو” اثر بدیع و بیاد ماندنی داریوش مهرجویی هم ایفای نقش کرده بود. از همین رو، مصاحبه کننده پرسید: شما چرا دیگر در سینما یا تلویزیون ظاهر نمی شوید؟

پاسخی که استاد به این سوال داد خواندنی است: من تنها کتاب و تئاتر را می پسندم، چرا که امکان دستکاری ندارند. شما این مصاحبه را از من تصویربرداری کردید، جایی را حذف می کنید و شاید به آن چیزی اضافه کردید، این هم در تلویزیون و هم در سینما انجام می شود، به همین لحاظ دستکاری در پیام و بازی کردن با مخاطب را نمی پسندم.

اما از لحظه کنار رفتن پرده نمایش در تئاتر تا زمان بسته شدن آن، همه چیز در صحنه، بدون کم و کاست در معرض دید مخاطب است و هیچ چیز آن دستکاری نمی شود و همین طور کتاب، بعد از انتشار کتاب، امکان دستکاری پیام وجود ندارد. اما در سینما و تلویزیون این طور نیست.

این دیدگاه، بسیار عجیب و قابل تأمل است. “دستکاری پیام، بازی با ذهن مخاطب” در رسانه هایی که از زمان شکل گیری پیام تا رسیدن به مخاطب، روی آن تأثیر می گذراند و آن را همسو با نظر خود، دستکاری می کنند.

نویسنده:

تاریخ:

نوشتهٔ بعدی
محتوا پادشاهی می کند!
نوشتهٔ پیشین
واقعیت های شفاهی؛ مشکل روابط عمومی

نوشته‌های مرتبط

۶ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • به نظر من که خیلی جاها تدوین یا به قول ایشون دستکاری می تونه شدیدا تاثیر گذار باشه. خوب و بدش هم بسته به نیت و نوع کار طرفه!

    پاسخ
  • مصاحبه آقای دولت آبادی خیلی خوب بود اما کم بود و آدم رو سیراب نمی کرد.
    ممنون که سر زدید
    ارادتمند

    پاسخ
  • این مصاحبه رو دیدم و کاملا با این کلام آقای دولت آبادی موافقم و این موضوع در رسانه های ما در ایران چقدر روشن و مرئی است.

    وب سایت جالبی دارید. تبریک
    با بارزوی تداوم و سلامتی برای شما و خوانندگان گرام
    پایدار باشید

    پاسخ
  • اما به نظر من در همه رسانه ها(اگر تئاتر را هم یک رسانه بدانیم)همواره دستکاری در پیام اتفاق می افتد.منتهی در رسانه ای چون تلویزیون این دستکاری در تطابق با جهان واقع ودیگر رسانه ها زود آشکار می شود ولی در کتاب ونمایش نویسنده متن چون مثل خبرنگار فقط بازتابی از واقعیت (ونه خود واقعیت عینی)را می نویسدکه سرشار از تخیل هم هست.دیگر دستکاری در هنگام ارائه معنی ندارد!هرچند بازهم طبق نظریه “مرگ مولف”رولان بارت هر مخاطبی برداشت خودش را از متن تولید می کند.

    براین اساس اشتباه محمود دولت آبادی در باره تحریف پیام یک اشتباه ادبی است وبهتر بود ایشان سری هم به کتاب های نظریه های ادبی وانظریه های ارتباطات می زدندتادچار لغزش واشتباه نشوند.

    به وبلاگ من بوروید ومتن کامل را ببینید.

    پاسخ
  • درود. عزیزجان، ایشون دکتر نیست، سواد خواندن و نوشتن داره و مدرک تحصیلی چندانی هم نگرفته، خیلی هم به این موضوع افتخار می کنه. فکر نمی کنم عنوان “دکتر” به عنوان پیشوند فامیلی آدمها، باعث افزایش اعتبار حرفشون بشه. پاینده و بهروز باشید

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید


− سه = 5

فهرست