بازاریابی چریکی: ۲۰ دقیقه فاصله ایستگاه مترو قلهک تا امام خمینی

به رفتار فروشنده های مترو دقت کرده اید؟ نوع ارائه محصول؟ فرمت بازاریابی آن ها و نوع ارتباط مسافران؟

این یادداشت مشاهده ای است گذرا به نوع فروش، ظرایف رفتاری فروشنده ها، آنچه می فروشند و عکس العمل مسافران مترو.

رفتار فروشنده ها:

۱٫ بدون مداخله: به ترتیب می آیند. هیچ گاه ارائه محصول دو فروشنده در جمع مشتری های یک واگن همزمان نمی شود و گویی یک قانون نانوشته بین آن ها حاکم است که باید طبق همان اصل به معرفی و فروش محصولات خود بپردازند.

۲٫ بیان سلیس: آنچه برای معرفی محصول خود انتخاب کرده اند را شمرده شمرده بیان می کنند.

۳٫ محصولات تخصصی! محصولات هر فروشنده تخصصی است، یعنی فروشنده ای که mp3 player می فروشد، فقط محصول های مرتبط همان جنس را عرضه می کند، مثل شارژر، هدفن و …

۴٫ مشتری کیست؟ در هنگام معرفی محصول به چشم مسافران نگاه کرده و با این کار مشتری خود را پیدا می کنند.

۵٫ برای همه لازم است: فروشنده ها بر ضروری بودن محصولات تأکید دارند و اینکه حتما این محصول مورد نیاز همگان است.

۶٫ فقط ۲ هزار تومان: آنچه در پایان هر جمله فروشنده ها تکرار می شود، قیمت محصول است که با کلمه «فقط» همراه می شود: دو تا متر ۳ و ۵ متری فقط ۴ هزار تومان، ۲۰ تا بادکنک و یک تلمبه فقط ۲ هزار تومان.

۷٫ مقایسه قیمت: قیمت محصول را با قیمت ماهواره مقایسه کرده و این جمله شنیده می شد: ۳۰ تومان ماهواره رو ۱۰ تومن بخر

۸٫ تست کالا: تست کردن محصول نکته ای است که همه فروشنده ها آن را یادآوری می کنند. تست کن بعد بخر

۹٫ پرداخت فوری؛ با هر مبلغی که مشتری ها پرداخت انجام دهند، بلافاصله مابقی مبلغ پرداخت می شود.

۱۰٫ زمان سنجیده: کل زمان این ارائه که همراه با تأکید بر مزیت های محصول، قیمت، ضرورت نیاز، شمرده شمرده و امکان تست و … چیزی کمتر از ۶۰ ثانیه است. یک طراحی پیام تجربی برای یک فروش فوری

محصولاتی که به فروش می رسیدند (البته در قسمت آقایان):
۱- مو زن دست
۲- هدفن، mp3 player و هندزفری و شارژرهای چندکاره
۳- بادکنک و متر و سوزن و سوزن نخ کن
۴- لامپ اضطراری
۵- چراغ قوه پلیسی
۶- حباب ساز تفنگی
۷- آدامس
۸- مسواک، نخ دندان و چندکاره، باطری قلمی و نیم قلمی، تیغ اصلاح
۹- جوراب
۱۰- شلوارک و …

واکنش های مسافران چطور بود؟

معمولا مسافران برای خرید انگیزه خاصی نشان نمی دادند به دلیل:
۱٫ عده ای از مسافران شرم حضور برای خرید داشتند
۲٫ بعضی فقط کنجکاوانه صحبت ها و ارائه ها را دنبال می کردند
۳٫ بعضی هم آهسته فروشنده را به سمت خود دعوت و خرید می کردند

نکته: به نظر ساعت های میانی روز که امکان تردد در واگن ها بهتر انجام می شود، فرصت مناسب تری برای فروشنده هاست و در این ساعات هم بیشتر دیده می شوند. معمولا در ساعت های ازدحام مسافران در مترو، امکان ارائه خوب برای فروشنده ها میسر نیست.

:: من کارشناس روابط عمومی هستم و دیدگاهی از بازاریابی و اصول علمی آن ندارم. این یک یادداشت کاملا تجربی است و از نقدهای خوانندگان استفاده می کنم

تهیه شده برای گروه تلگرام حرفه؛ روابط عمومی توسط @haghverdi

نویسنده:

تاریخ:

دسته بندی:

تبليغات, يادداشت
نوشتهٔ بعدی
مکاتبات اداری ۱؛ – نحوه درج عناوین نامه ها
نوشتهٔ پیشین
سرمایه ها و ارزش های پنهان خبرنگاری

نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید


− سه = 1

فهرست