بدون تیتر

خواندن بعضی تیترها لرزه به اندام آدم می اندازند. امروز یکی از روزنامه های ورزشی بعد از روتیتر (پرسپولیس۰، الهلال ۱)، درشت ترین عبارت صفحه خود را چنین نوشت:  بدون تیتر

شکست و پیروزی همیشه هست و گفته اند که شکست مقدمه پیروزی و چه و چه. اما بعضی شکست ها، فقط شکست نیست، حسرت و غصه است. سرخوردگی و حقارت است و به قول امروزی ها بد جوری روی اعصاب است.

ماجراهای دو سه هفته اخیر در خصوص جزایر ابوموسی، عرق ملی همه ایرانیان را به جوش آورد، (بگذریم از افراطی بودن خیلی از نظرها) و این خود دلیلی بود انکار نشدنی که ۷۰ هزار نفر تماشاگر پای به میدان آزادی گذاشتند.

آن ۷۰ هزار نفر تماشاگری که به استادیوم آمدند آنهم بعد از دو باخت پیاپی سنگین، فقط برای این آمده بودند که تیمشان پیروز و سربلند از زمین خارج شوند. به این عشق آمده بودند که بگویند دیدی فلان بازیکن چه کرد و برای هم فخر بفروشند و برای جام آسیا رویا ببافند. به این عشق آمده بودند که فردا پیش دوستان و همکاران شان سرها را بالا بگیرند و اتفاقات بد فصل را ناشی از دلایل ظاهرا منطقی خود بدانند.

اما نشد.

نشد و همه آه کشان و بی رمق به خانه رفتند. خدا می داند هر یک از این هفتاد هزار نفر در راه بازگشت به خانه با خود چه می گفته. این شکست و حسرت هم در کنار همه حسرت ها قرار گرفت و گویی این آلبوم برگ آخری ندارد.

نویسنده:

تاریخ:

دسته بندی:

يادداشت
نوشتهٔ بعدی
کتاب «نظریه سواد رسانه‌ای » منتشر شد
نوشتهٔ پیشین
بازگشت از تصمیم ها و اشتباهات در روابط عمومی

نوشته‌های مرتبط

۱ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • با سلام
    باید بگویم این شکست برای من و همه طرفداران استقلال نیز بسیار گران تمام شد. حاضر بودم باخت استقلال رو در مقابل تمام تیمهای ته جدول لیگمون قبول کنم اما باخت پیروزی مقابل یک تیم عرب آنهم از عربستان و در ورزشگاه آزادی در قلب تهران رو شاهد نباشم.
    بدبختی اینه که ما همیشه از این عدم اتحادمون در مقابل دیگران ضربه میخوریم. هر اختلافی هم که بوده باید در مقابل خارجیها کنار گذاشته می شد.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید


پنج + 4 =

فهرست