بازگشت از تصمیم ها و اشتباهات در روابط عمومی

در یکی از جاده های برون شهری به اتفاق یکی از اقوام در حال حرکت به سمت نقطه ای بودیم که قبلا روی آن محل توافق کرده بودیم. محل مورد نظر در سمت جاده روبرو بود و برای رسیدن به آن باید از یک دوربرگردان برمی گشتیم. خودروی ما جلوتر بود و وقتی که به دوربرگردان نزدیک شدیم به دلیل خاکی بودن دوربرگردان شک کردیم که شاید دوربرگردان آسفالت جلوتر باشد و به مسیر خودمان ادامه دادیم.

 

همچنان که به مسیرمان ادامه می دادیم و از محل مورد نظر فاصله می گرفتیم، نسبت به اینکه همان دوربرگردان، مسیر اصلی بود یا نه دچار تردید شدیم و نگران از اینکه دوربرگردان بعدی در فاصله دورتری باشد. همین اتفاق افتاد و به اجبار چند کیلومتر را رفتیم و برگشتیم.

 

۱٫ نبود علائم راهنمایی کننده در دوربرگردان اصلی و نداشتن اطلاع قبلی از اینکه همان دوربرگردان خاکی، مسیر اصلی بوده ما را به این اشتباه انداخت.

۲٫ به دلیل اینکه خودروی ما جلوتر بود،خودروی همراه ما هم مسیر قابل ملاحظه ای را به اشتباه طی مسیر کرد و این خطا و عذاب وجدان که نفرات دیگری را هم به اشتباه خودمان مبتلا کردیم باعث عذاب وجدان ما می شد.

۳٫ در جاده ای برون شهری و خودروهایی که با سرعت از کنارمان می گذشتند امکان سؤال کردن نبود. انتخاب های ما محدود بود به دو گزینه، رفتن یا ماندن. می شد با ریسک بیشتر، همان مسیر اول را انتخاب کنیم. ریسک کردن می توانست تنها راه برون رفت از مشکل باشد.

 

گاهی اوقات در برنامه های روابط عمومی هم تصمیم به کاری می گیریم که پس از گذشت مراحلی از طی شدن این برنامه ها به اشتباه بودن فکر و تصمیماتمان پی می بریم اما نسبت به بازگشت از این اشتباهات دچار تردید می شویم. از همان دوربرگردان اول بر نمی گردیم و به اشتباه خودمان ادامه می دهیم. اشتباهی که به آن واقفیم و مجبوریم که هزینه های آن را هم پرداخت کنیم. جدای از هزینه و زمانی که برای ادامه دادن اشتباهمان صرف می شود، فکر و دغدغه این خطا و همکارانی که بی اطلاع از همه جا در حال ادامه آن اشتباه هستند آزاردهنده تر از هر مسئله ای است.

 

برای دچار نشدن به عذاب دائمی وجدان، در اولین نقطه که به اشتباه بودن فکر و برنامه هایمان پی بردیم، تردید را از دلمان دور کنیم و برگردیم.

نویسنده:

تاریخ:

نوشتهٔ بعدی
بدون تیتر
نوشتهٔ پیشین
استخدام کارشناس روابط عمومی

نوشته‌های مرتبط

۲ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

  • سلام. سخن درستی است. در کتابی که در مورد وارن بافت – یکی از بزرگترین سرمایه گذاران جهان – میخواندم، به این نکته اشاره داشت که فرق یک سرمایه گذار خبره با یک سرمایه گذار بازنده در این است که هر دو اشتباه میکنند ولی سرمایه گذار خبره، تا میفهمد که اشتباه کرده، آن روش یا سرمایه گذاری را متوقف میکند، می آموزد و بر می گردد. ولی سرمایه گذار بازنده، به امید آنکه اشتباه را در ادامه راه اصلاح کند، همچنان ادامه میدهد و ضرر بزرگتری را عاید خود میکند.

    پاسخ
  • ممنون.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید


پنج − 2 =

فهرست